نظریه اسکوپوس و استراتژی های ترجمه عناصر فرهنگی در مجموعه یکی بود یکی نبود اثر جمالزاده از فارسی به انگلیسی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده زبانهای خارجی
- نویسنده محمد مهدی روحانی سروستانی
- استاد راهنما منصور کوشا
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1392
چکیده
چکیده ترجمه به صورت یک فعالیت فرهنگی در آمده است که نقش مهمی در زندگی بشر ایفا می کند. با پیدایش نظریه اسکوپوس، ترجمه عملی هدفمند تلقی می شود که برای مخاطبی خاص و با هدفی خاص بوجود می آید. هدف ترجمه تعیین کننده استراتژی های ترجمه عناصر مختلف متن است. هدف این تحقیق مطالعه کاربرد نظریه اسکوپوس در متون ادبی ترجمه شده از فارسی به انگلیسی و نیز بررسی تاثیر هدف ترجمه بر استراتژی های بکار رفته در ترجمه عناصر فرهنگی این متون می باشد. در نتیجه، مجموعه یکی بود یکی نبود نوشته سید محمد علی جمالزاده و نسخه های ترجمه شده آنها به زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. نخست عوامل فرامتنی در هر دو متن مبدا و مقصد مشخص و سپس عناصر فرهنگی در هر دو متن جمع آوری و مقایسه گردید تا نوع استراتژی بکار رفته در هر مورد مشخص شود. نتایج نشان داد که نظریه اسکوپوس در متون ادبی کاربرد داشته و هدف ترجمه، تاثیر بسزایی در انتخاب استراتژی های ترجمه عناصر فرهنگی این متون دارد.
منابع مشابه
کارکرد دیالکتیک1 «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده2 و میخائیل نعیمة3
«بود» و «نبود» دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف «یکی بود یکی نبود» است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان ...
متن کاملسبک روایی مجموعه داستان کوتاه یکی بود یکی نبود اثر محمّدعلی جمالزاده (با تکیه بر نظریة ژپ لینت ولت)
چکیده: داستان کوتاه، روایتِ به نسبت کوتاه خلاّقهای است که نوعاً سر و کارش با گروه محدودی از شخصیّتهاست که غالباً در عمل منفردی شرکت دارند و از طریق وحدت تأثیر بر آفرینش حال و هوا تمرکز میکنند. یکی بود یکی نبود، اوّلین مجموعة داستان کوتاه در ایران است که به شیوة داستاننویسی نوین به رشتة تحریر در آمده است. نگاهی به ساختار این اثر نشان میدهد که نویسنده با استفاده از شگردهای بسیار ابتدایی و...
متن کاملسبک روایی مجموعه داستان کوتاه یکی بود یکی نبود اثر محمّدعلی جمالزاده (با تکیه بر نظریه ژپ لینت ولت)
چکیده: داستان کوتاه، روایتِ به نسبت کوتاه خلاّقهای است که نوعاً سر و کارش با گروه محدودی از شخصیّتهاست که غالباً در عمل منفردی شرکت دارند و از طریق وحدت تأثیر بر آفرینش حال و هوا تمرکز میکنند. یکی بود یکی نبود، اوّلین مجموعه داستان کوتاه در ایران است که به شیوه داستاننویسی نوین به رشته تحریر در آمده است. نگاهی به ساختار این اثر نشان میدهد که نویسنده با استفاده از شگردهای بسیار ابتدایی و س...
متن کاملکارکرد دیالکتیک۱ «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده۲ و میخائیل نعیمه۳
«بود» و «نبود» دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف «یکی بود یکی نبود» است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده زبانهای خارجی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023